وقتی که من در درب من زدم و باز من تو را دیدم من عینک من فکر کردم که قطعه ای از عمه و چگونه به گرم خروس به همه کسانی که با آن رشد و به درستی دمار از روزگارمان درآورد ، اما در واقع من آن را برای من انجام داده بود ، او فیلمهای سسکی می خواست به من گرم کردن و رفتن که اگر او انجام داد ، در آمد ، مثل من فقط او را